وصیتنامه پردرد فرمانده گردان کمیل
خطاب به یک عده سست اراده بی صفت و نامردهای خوشگذران
"دیگر نمی توانم شاهد نامردی ها و خیانت ها باشم"
بخشی از وصیتنامه
"شهید مرتضی خانجانی"
یک روز پس از قبول قعطنامه ۵۹۸ (جام زهر)
« بسم الله الرحمن الرحیم
هم اکنون که این قلم سیاه را به دست گرفته و بر روی برگه سفید با آب و رنگ می نویسم، شب چهارشنبه ۶۷/۴/۲۸ می باشد
عددهای نگاشته شده در تاریخ، گویای شرایط سخت این بُرهه برای هر خواننده این نوشتار می باشد
.
غم و اندوه هجر یاران، مظلومیت حزب الله و امام....
بدرود گفتن ارزش های نهفته در جبهه و جنگ
در این حال و هوا مبادرت به نوشتن وصیتنامه نمودم
در این لحظات با تمام وجود از خداوند طلب شهادت می نمایم ، چرا که به خداوندی خدا دِگر تاب و تحمّل فراغ را ندارم و مرا توان زیستن در این جامعه و دنیای زشت نمی باشد
خدایا؛ به آن بدن های قطعه قطعه شده و عشق آلود حسین(ع) و دیگر شهدا قسم می دهم تو را، نگذار شاهد نامردی ها و خیانت ها و در کنارش دل سوختگی ها باشم
.
شما را توصیه می نمایم به حمایت و پیروی از پیر جماران
او را دریابید
مگذارید تاریخ تکرار شود
.
چاره ای نیست اگر عدّه ای سست اراده ی بی صفت، آن نامردان خوشگذران، که اگر می دانستم نوشته هایم به دستشان می رسد و یا در آنان اثری دارد، حرف های زیادی با فریاد هایی به بلندی غرش رعد و برق آسمان از برایشان داشتم
اجباراً گوشه هایی از تاریخ نکبت بار را تحمیل نمودند و با کوتاهی و عدم تبعیت، زمینه های پذیرش صلح را باعث شدند
.
امّا شما هوشیار باشید وصحنه های سوختن به دور شمع ولایت را تکرار کنید و بدانید اگر برای خدا جنگیده ایم، هم اکنون نیز برای خدا تحمّل کنید و پیرو پیر جماران شوید
.
هوشیار باشید، شیطان وسوسه ها دارد، دشمنان و منافقان و راحت طلبان زخم زبان ها می زنند، تحمّل کنید همچون زینب علی و فاطمه، محمّد و حسن، زین العابدین و سالار شهیدان کربلا
.
این چند روزه زندگی با همۀ سختی و مشکلات درد آورش اتمام خواهد یافت و بالاخره روز حسابرسی و برقراری عدالت خواهد رسید
نکند خدای نکرده عملی مرتکب شوید که موجبات رنجش روح شهدا شود... »
.
شهید مرتضی خانجانی یک هفته پس از نوشتن این وصیتنامه (دردنامه) در حال هدایت و فرماندهی گردان کمیل در منطقه عملیاتی کوشک پاسگاه زید با اصابت ترکشی به گلویش به شهادت رسید و از زندان دنیا آزاد شد
.
قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله و سلم:
الدُّنیا سِجنُ المُؤمِنِ ، وجَنَّةُ الکافِرِ
دنیا، زندان مؤمن و بهشت کافر است
میزان الحکمة، ج ۴، ص ۱۷۳۰، ح ۵۹۳۳
.
.
.