سالگرد شهادت بسیجی محبوب
مداح عارف و دلسوخته اهل بیت {ع}
پاسدار سپاه اسلام ناب محمّدی {ص}
"شهید سید علی سادات زواره ای"
(ق ۵۳/ر ۵۸/ش ۷)
مداح باصفای گردان عمار، لشگر ۲۷
متولد= شهر ری
.
شهادت= شب ۲۲ بهمن ۱۳۶۴
جاده فاو - أم القصر
عملیات والفجر ۸
.
متن کامل وصیتنامه
شهید سید علی سادات زواره ای :
(دو روز قبل از شهادت نوشته است)
« بسم اللّه الرحمن الرحیم
با درود و سلام خدمت مولا امام زمان {عج} و نائب بر حقش امام امت و سلام گرم بر شهیدان، گلگون کفنان کشورمان و به امید شفای مجروحین و جانبازان و تمامی مریضان اسلام و به امید آزادی اسرای عزیزمان و در آخر به امید فتح نهایی رزمندگان سلحشورمان و به امید شهادت در راه خداوند متعال هر چه زودتر الهی آمین، هر چه زودتر به حق محمد و آل محمد {ص}
بسم اللّه الرحمن الرحیم
« إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّة »
به درستی که خداوند خریداری می کند از مؤمنین جان ها و اموالشان را در مقابل بهشت
الهی و ربّی من لی غیرک
خدایا، پروردگارا، معبودا من شهادت می دهم که محمد {ص} رسول تو است و علی {ع} ولی تو است و ائمه معصومین {ع} بر حقّند و برای پیاده کردن دین اسلام آمدند تا انسان را به تکامل برساند و معتقد به روز قیامت هستم
شهادت می دهم که روز رستاخیزی هم است که اعمال بد و خوب انسان ها را رسیدگی بکند
خدایا مرا ببخش که بنده خوبی برایت نبودم و از اول من روسیاه بودم
خودم قبول دارم ولی ای خدا تو به خوبی و بزرگواری خودت نگاه کن
خدایا شرمنده ات هستم، اگر مرا نبخشی من چه کنم ؟ در شب اول قبر چه کنم ؟
خدایا در شب اول قبر مرا تنها نگذار، خدایا ائمه معصومین {ع} را به فریادم برسان، خدایا من خیلی به تو امید دارم، امیدم را ناامید مکن
بارالها تو را همی شکر که مرا جز خوب هایت جا دادی و مرا جز سربازان لشگریان اسلام قرار دادی، خدایا ممنونتم که مرا از ذرّیه حضرت زهرا {س} قرار دادی
خدایا تو را به پهلوی شکسته خانم حضرت زهرا {س} تو را به محسن سقط شده اش قسمت می دهم که توفیق شهادت یعنی دیدار با خودت را به این حقیر رو سیاه عطا بفرما، الهی آمین
السلام علیک یا اباعبداللّه الحسین {ع}
پس از عرض سلام خدمت مولایم آقا امام حسین {ع} آن آقایی که ما به عشق او آمدیم و داریم می رویم به پابوسی آن آقا، ای حسین جان تو را به جان مادرت زهرا {س} قسمت می دهم که این بار مرا بخر
من به امیدی آمدم، این بار به امیدی آمدم حسین جان
تو در شب حمله مرا هم جز آن میوه هایی که می خواهی ببری قرار بده و مرا به پیش خودت ببر
سلام علیکم و رحمة اللّه
پس از عرض سلام خدمت پدر و مادر گرامی و نور چشم و عزیزترین کسانم که امیدوارم این سلام خالصانه عصای کوچکتان را بپذیرید
ای پدر و مادر عزیزم از بابت تمامی زحماتی که برایم کشیدید سپاسگزارم و کمال تشکر از شما نور چشمانم را دارم
ای پدر و مادر گرامی من که نمی توانم جواب این همه زحمات شما را بدهم ولی امیدوارم که خداوند متعال جواب این همه سختی ها و رنج ها که برای من کشیده اید، خداوند ان شاء اللّه بدهد، الهی آمین
پدر جان و مادر جان، صبور و بردبار باشید و صبر را پیشه خود کنید چرا که شما در حال امتحان هستید برای این می گویم که به دادن فرزند خود، خداوند می خواهد که ببیند شما تا چقدر ایمان دارید تا چقدر صبر دارید که امیدوارم در این امتحان با سربلندی و سرفرازی بیرون بیایید
پدر جان ناراحت نباش، چرا که شما به ندای هل من ناصر ینصرنی جدّت لبیک گفتی، من به شما پدر و مادر افتخار می کنم، از این لحاظ که در دامن شما پدر و مادر مؤمن بزرگ شدم و از لحاظ دیگر تأسف می خورم که من عصای خوبی برای شما نبودم
ای پدر عزیز و گرامی ناراحت نباش، چرا که این عصای تو دیر یا زود باید می شکست ولی چه بهتر که در راه آبیاری کردن درخت نو رسیده اسلام بشکند
افتخار کن و دعاگوی رهبر باش که همه ملت ما مدیون این رهبر هستند و از شما می خواهم که مرا در آخر ببخشید و حلال کنید
چند سخنی با شما خواهران عزیزم و برادر گرامی ام دارم :
سلام علیکم، ای خواهرانم سلام گرم داداش علی را برای آخرین بار بشنوید
سلام گرم و خالصانه خدمت شما عزیزان که واقعا به وجود شما من افتخار می کردم و می‌کنم
مرا ببخشید که برادر خوبی نبودم یا بد رفتار و بد اخلاق بودم، مرا ببخشید خواهرانم
حجابتان را مثل گذشته حفظ کنید، از کمک به جبهه دریغ نکنید، قدردان این نعمت الهی باشید که خداوند این نعمت را به ملت ما ارزانی داشته است، نعمتی که الان در گوشه جماران نشسته، دنیای جهانخواران را به لرزه در آورده است، قدر این جگر گوشه حضرت زهرا {س} را بدانید
این را فراموش نکنید که ما برای خدا داریم مبارزه می کنیم و در مبارزه ما شکست وجود ندارد، اسلام احتیاج به این خون ها دارد و ما باید آنقدر خون بدهیم که اسلام سرفراز و سربلند بشود و به امید آن روز
ان شاء اللّه تعالی
ای برادر ای نور چشمم، گرچه نیستی ولی از برادرزاده هایم می خواهم که از طرف من حلالیت بطلبند و برایم طلب آمرزش کنند
ای عزیزانم شادمان باشید که لااقل از این خانواده هم یک خار رفت ولی با رفتن این خار شما در آن دنیا سربلند هستید
از خداوند متعال می خواهم که همه ما را عاقبت به خیرمان بگرداند و همه ما را جز مسلمانان واقعی اش قرار بدهد
آری کربلا رفتن خون می خواهد، هر چیزی به آسانی به دست نمی آید باید زحمت کشید و ما اگر (می خواهیم) زیارت آقایمان امام حسین {ع} برویم باید خون بدهیم تا راه بسته شده اش باز شود، ان شاء اللّه تعالی
و در آخر به شما بگویم که در بوته آزمایش هستید
آزمایشی الهی، برای اینکه خوب از آن بیرون بیاییم باید صبور و بردبار و شکیبا باشیم تا رسالت مولایمان امام حسین {ع} را خوب به مقصد برسانیم
از تمامی فامیل های عزیزم و کلیه عزیزان حلالیت می طلبم و از همه شما تنها خواسته ای که دارم این است که از راه امام جدا نشوید، پیرو امام باشید
از امام و روحانیت جدا نشوید، اگر جدا شوید خیانت به قرآن و اسلام کرده اید
ای عزیزان که این حقیر روسیاه را می شناسید از کمک کردن به جبهه ها و جنگ زدگان هیچ دریغ نکنید
و خوب هوشیار باشید که دینتان را از شما نگیرند
از شما عزیزان می خواهم که اگر از این حقیر طلبی دارید بیایید بگیرید و در آخر حلال کنید و مرا ببخشید ای خاله های عزیزم و ای دایی های عزیزم از همه شما عاجزانه می خواهم مرا ببخشید، اگر فردی نالایق بودم ناراحت نباشید که دوست ندارم ناراحتی شما را ببینم ولی چه می شود که در موقعی که دشمنان به حریم اسلام تجاوز کردند باید حقشان را کف دستشان گذاشت تا این ابرقدرت ها بدانند که اسلام شکست ناپذیر است
به گفته رهبر عزیز، ما حسین وار وارد جنگ شدیم و باید حسین وار به شهادت برسیم
خوب در آخر با شما همسر عزیز و گرامی چند سخن دارم :
سلام علیکم، سلام به تو همسرم، سلام گرم و خالصانه مرا که آخرین سلام است بپذیر
ای همسرم مرا ببخش و حلال کن و همچنین از پدر و مادرت بخواه که مرا ببخشند، اگر داماد خوبی برایشان نبودم، همچنین فامیل های خودت
خلاصه باید به تو بگویم که وظیفه همه خانواده شهدا و مفقودین صبر است، که باید پیشه خود کنند
ای همسرم چکار کنیم، رسالت سنگین امام حسین {ع} بر دوش ما گذاشته شده است
خوب اگر همسر خوبی برایت نبودم عفو کن و ببخش، دیگر عرضی ندارم به جز اینکه بگویم پیرو راه خونین شهدا باش و در آخر تنها تقاضایی که دارم این است که در تشییع جنازه فقط و فقط باید دعا به جان امام کنند و اگر از طرف بنیاد شهید و جای دیگری آمدند، چیزی یعنی خون بها بدهند، هرگز نگیرید، راضی نیستم چون من با خدا پیمان بسته ام
اجرم را از خدا می خواهم، همچنین شما اجرتان را از خدا بخواهید چرا که اول وصیتنامه ام آیه قرآن را نوشتم {سوره توبه/ آیه ۱۱۱}
چند سخن با شما برادران سپاه و بسیج دارم :
سلام بر شما عزیزان که واقعا از روی شماها شرمنده ام
شما عزیزانی که واقعا مظلوم شهر و شهید جبهه هستید
خدایا، پروردگارا، تو را به عصمت حضرت زهرا {س}
قسمت می دهم که همه این عاشقان را در پناه خودت حفظ بفرما
خدایا شرمنده تو هستم
ای خدا امکان دارد مرا جز شهیدان به حساب بیاوری
همچنین آن کسانی که عاشق شهادت هستند به شهادت برسان
در آخر امام را دعا کنید و پایگاه های (بسیج) را پر کنید
جای شهدا را پر کنید، در نماز جمعه شرکت کنید
و همچنین در نمازهای جماعت و دعاهای کمیل و توسل شرکت کنید
در آخر از شما عزیزان می خواهم که بازوی پر توان ولایت فقیه باشید
والسلام علی من اتبع الهدی
به امید فتح نهایی رزمندگان اسلام بر کفر جهانی
خدایا، خدایا تا انقلاب مهدی {عج} خمینی را نگهدار
۶۴/۱۱/۲۰ - الحقیر سید علی سادات زواره ای
به امید شهادت در راه خدا
هر چه زودتر، الهی آمین »
.
.
سلام و صلوات هدیه به تمام شهدای والفجر ۸
به خصوص شهید سید علی سادات زواره ای
اللهم صل علی محمد و آل محمد
.
.
.