تک تیرانداز افسانه ای سپاه اسلام
"شهید حمید سربی"
یکی از بهترین تک تیراندازهای تاریخ دفاع مقدس
متولد=نازی آباد تهران
اصلیتش مال زنجان است
.
-استاد و مربی آموزش اسلحه پادگان حضرت امام حسین{ع}تهران
-مسئول ادوات گردان حمزه
-فرمانده گروهان گردان حمزه،لشگر ۲۷
.
قهرمان مسابقات تیراندازی
کسی که عکسش را مجلات و روزنامه ها چاپ می کردند
معروف و محبوب بود به سرش قسم می خوردند
تیراندازی اش معرکه و تک بود
در آموزش هم نابغه ای بود و نیروهای ورزیده ای تربیت کرد
واقعا حمید سربی تک بود
متواضع، مهربان، باصفا، باادب، نورانی، عارف خدایی
از ۱۶ سالگی به جبهه رفت و تا زمان شهادتش لحظه ای آرام و قرار نداشت
خواهرزاده اش شهید حسن حاتمی، شیر گردان حمزه هم در اواخر جنگ در پدافندی شهید شد
.
شهادت= سحرگاه ۱۹ تیر ۱۳۶۵
قلاویزان مهران
عملیات کربلای ۱
اصابت ترکش خمپاره به سینه
.
بخشی از وصیتنامه شهید:
.
« خداوندا روز محشر با عدل و دادت با ما رفتار نکن که در این صورت گرفتار آتشیم، آتشی که با اعمال خود ایجاد کردیم
خدایا تو در آن روز با ما، با لطف و کرمت بساز که ما سخت محتاج آنیم
مادرم می دانم که آرزو داشتی که دامادی مرا ببینی و من هم این را می دانستم
من از تو جدا نشدم مگر برای خدا، من شهید شدم که اسلام و امام زنده بمانند، من شهید شدم که دشمن در خون من غرق و نابود شود، من شهید شدم که شهادت وصلِ عبد با معبود شود، من شهید شدم که شهادت وصلِ عاشق با معشوق شود و من شهید شدم و به آرزویم رسیدم
خوشبختی من در این بود و خدا مصلحت دانِ ماست و خدا این را صلاح دانست
پس راضی باش به رضای خدا و بدان که خوشبختی دنیا فایده ای ندارد، اگر در کنارش خوشبختی آخرت نباشد
همیشه از اسلام دفاع کنید که سرانجام مدافعان اسلام نور است، که منشأش نور است و آخرش هم نور است
از این مسیر مبادا خارج شوید، از این مسیر نورانیت مبادا غافل شوید
به کارهایتان ادامه دهید و با دشمنان داخلی و خارجی به هر صورتی که در توانتان هست مبارزه کنید و اسلام و دینش را پیش ببرید که ان شاءاللّه هر چه سریع تر پیروزی بزرگ نصیب مسلمین شود »
.
دو بیتی که در وصیتنامه اش گفت و سر مزارش نوشتند:
روز محشر عاشقان را با قیامت کار نیست
کار عاشق جز تماشای وصال یار نیست/
از سر کویش اگر سوی بهشتم می برند
پای نَنهم گر در آنجا وعدهٔ دیدار نیست/
.
گلزار شهدای بهشت زهرای{س} تهران
قطعه۵۳، ردیف۱۰۰، شماره۱۲
.
سلام و صلوات به روح مطهر و ملکوتی شهیدان حمید سربی و حسن حاتمی
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و َعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین
.
.
.
من یکی از نیروهای ایشان در زمان جنگ بودم ایشان به شدت دلیر و با ایمان و شجاع وبا اخلاص بودند و برای نیروهایشان سخنان دلنشینی میکردند که بسیار تاثیر گذار و هدایت کننده بود .یادم میاد که در پاتک فاو تاریخ۱۳۶۵/۱/۳۰ ترکش بزرگی به کم ایشان اصابت کرده بود و عراقیها از چند جناح علیه نیروهای ما تک کرده بودن وبا تعداد تیپ و لشگر زیادی به فرماندهی خود صدام لعنتی به طرف مواضع ما هجوم آورده بودند و در آن معرکه شهید سربی با دوشکا و تیربار و با همان حالت مجروحیت به سمت دشمن یک تنه یک طرف خاکریز را پوشش داده و نیروهای دشمن را به شدت زمین گیر کرده بودند و تعداد زیادی از آنها را به هلاکت ریانده بودند. من توفیق داشتم که نیروی فرمانده دلاوری مثل ایشان باشم و خودم برادر دو شهید هستم وهر موقع به بهشت زهرا و مزار شهدا میروم حتما سر مزار این شهید بزرگوار را زیارت میکنم. انشاالله در آن دنیا دست ما را هم بگیرند.